محمدسعید ذاکری
همگان معترف اند که انتخابات سال 84 ریاست جمهوری انتخاباتی براساس گفتمان سازی مبتنی بر انقلاب اسلامی شکل یافته بود. این گفتمان سازی پس از سال ها حاکمیت گفتمان تکنو کرات و سکولار برخاسته از دولت های هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی توانست نگاهها را به سمت انقلاب اسلامی و حقیقت آن جلب نماید. اما به راستی این انقلاب گفتمانی یا بلوغ گفتمانی که باعث شد تا پایه های چند ین ساله حاکمیت تکنوکراسی را در کشور متزلزل نماید حاصل چه تلاش ها و چه برنامه هایی بود و از این پس برای ارتقای سطح ان چه باید کرد؟
واقعیت آن است که بنیانگذار انقلاب اسلامی- رحمت الله علیه- و رهبری فرزانه انقلاب – مدظله- تدابیر ارتقای سطح معرفتی جامعه و نیل به اهداف بلند مرتبه انقلابی را از سال های دور طراحی کرده و به اجرا نهادند. اینکه مقام معظم رهبر ی در مقطعی در جمع بسیجیان فرمودند که اگر شبکه سلطه برای پیشبرد برنامه های خود همواره به برنامه ریزی مشغول است، انقلاب اسلامی نیز در راستای نیل به اهداف دارای برنامه های کوتاه وبلند مدت است، نشان می دهد که سطح فعالیت انقلابی، سوای سطح بیرونی و رسانه ای و یا حتی سطوح نخبگی دارای سطوح عمیق برنامه ریزی و هدایت آفرینی در لایه های انقلابی است.
اینکه هر از چندی مقام معظم رهبری بر اساس همان برنامه های بلند مدت ، به ترغیب یا انذار جامعه پرداخته و فراز ها و فرودهای حرکت انقلابی را ترسیم می نمایند از همین حقیقت حکایت دارد. اینکه هم ایشان اهتمام جدی به برنامه ریزی هایی نظیر سند چشم انداز یا تولید سند مهندسی فرهنگی یا برنامه ریزی باری طراحی الگوی راهبردی پیشرفت و عدالت دارند و تمام ظرفیت کشور را در همین راستا به خط می کنند حاکی است که نظام اسلامی در حال جهش از سطح یک پوسته انقلابی به سطح عمق بخشی انقلاب در تمامی ابعاد است و اتفاقا در همین راستاست که دولت ها و مجالس باید به صحنه آمده و با بر دوش کشیدن وظایف، این اهداف را محقق نموده و یا حداقل گام هایی برای نیل به آنان برداشته شود.
اما وقتی سخن از گفتمان حاکم شده در طی دولت های نهم و دهم به میان می آید به واقع نباید زمینه چینی های گسترده رهبری برای این حکومت را نادیده انگاشت. این نشان می دهد که رهبری برای تحقق بلند مدت اهداف انقلاب اسلامی حاکمیت گفتمان انقلابی را برگزیدند. و اتفاقا تاکید دوباره و چند باره رهبری در دیدار با اعضای هیئت دولت بر غلبه نگاه انقلاب اسلامی در این دولت و تجلیل ایشان از آن نشان می دهد که ایشان همواره همین نگاه را پیش برنده و تکمیل کننده در ادامه مسیر می دانند.
از سوی دیگر این تاکیدات نشان می دهد که از نظر رهبری اهداف عالیه گفتمان انقلابی هنوز محقق نشده و اینجاست که وظیفه نخبگان برای پالایش و ارتقای هر روزه این گفتمان جدی تر می نماید. اگر سال ها خون دل خوردن های رهبری و سربازان خط مقدم پاسداری از ولایت باعث شد تا سطح اول گفتمان انقلاب اسلامی در دولت های نهم و دهم به منصه ظهور رسد، بایستی اندیشمندان و نخبگان دلسوز انقلاب اسلامی برای معرفی ابعاد جدید تر گفتمان انقلاب و نشان دادن آن به مردم در دستور کار قرار گیرد. بی شک اگر در تاکنون ساده زیستی ، سر دادن شعارهای عدالت خواهانه ، مبارزه با اشرافی گری و تجمل خواهی، پر کاری و خستگی ناپذیری و دهها صفت برجسته دیگر مورد تحسین رهبری قرار گرفته است، ابعاد دیگر اثباتی و ایجابی گفتمان انقلاب اسلامی نظیر ایده پردازی برای مدیریت صحنه بین المللی بر اساس الگوهای اسلامی و ایرانی و تقویت باورهای جهانیان بر کارآمدی تفکر انقلاب باید واتکاوی شود. این محتاج آن است که نخبگان سیاسی بدون ورود به منازعات بی حاصل و سطحی سیاسی، وارد سطوح عالیه شده و برنامه سطح دوم گفتمانی انقلاب اسلامی را به جامعه عرضه نمایند. بدون تردید انتخابات آتی ریاست جمهوری فرصتی برای این عرضه عمومی است. بر این اساس اگرپس از فرارسیدن موعد برگزاری انتخابات – حتی بر اساس پیش بینی ها بار دیگر فردی در قامت مجری گفتمان انقلابی به توفیق کسب رای عمومی دست یابد- فرد منتخب تازه بخواهد در اندیشه تعالی گفتمان بر آید فایده ای به این فرآیند نخواهد داشت.
بنابراین اولا نخبگان باید برنامه های خود در این زمینه را طراحی کرده و در ثانی باید به دنبال مجری مطلوب متناسب با این سیاست ها بگردند. این بار نباید نخبگان بدان فکر باشند که کدامیک از حاضرین در صحنه می توانند به پیشبرد گفتمان یاری رسانند بلکه باید درصدد شناسایی واجدین شرایط بر آمده و آنان را برای پیش بری این گفتمان ترغیب به ورود به صحنه نمایند.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : نخبگان, دایره گفتمانی انقلاب, محمد سعید ذاکری, گفتمان تکنو کرات و سکولار, ,